با توجه این که حضرت حق در آیات قرآن مجید، و به زبان پیامبران و امامان همه انسانها را دعوت به تقوا کرده، و از آنان خواسته است در همه شئون زندگى و در هر قدمى که برمىدارند و قلب را به هر نیتى که مىسپرند تقواى الهى یعنى اجتناب از هر حرامى که در رابطه با هر شأنى از شئون حیات است رعایت کنند بىتردید اجراى این فرمان نورانى و پر برکت از طرفى، و اتصال به تقوا از طرف دیگر براى انسان منافع و آثارى خواهد داشت.
اگر تقوا را چون درختى پاک و شجرهاى طیبه تصور کنیم که همین گونه هم هست، پس باید اعتراف کنیم که این درخت باید و قطعاً ثمرات و محصولات بسیار مفیدى در عرصهگاه حیات دنیا و آخرت انسان از خود ظهور دهد.
این اوراق اگر بخواهد همه ثمرات و منافع تقوا را از طریق قرآن و روایات بیان کند بدون شک به چندین جلد خواهد رسید و از مسیر تفسیر دیگر آیات شریفه کتاب مجید حق باز خواهد ماند، ولى براى این که مطالعه کنندگان محترم از این خرمن پرفیض خوشهاى برگیرند به ترتیب سورههاى قرآن به گوشهاى از منافع و آثار تقوا اشاره مىشود.
فلاح و رستگارى
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: «1»
نسبت به خدا در همه امورتان پروا کنید تا هماى فلاح و رستگارى را در آغوش بگیرید.
فلح در لغت به معناى شکافتن است، و از آنجا که زارع و کشاور زمین را با گاو آهن مىشکافد و هر گونه مانع رشد دانهها را از میان برمىدارد، و زمین را آماده تخم پاشى و رشد گیاه مىکند عرب به او فلاح مىگوید.
کسى که با رعایت تقوا در همه شئون حیات، موانع راه سعادت دنیا و آخرت را بر طرف مىکند، و آنچه را سد راه خوشبختى است مىشکافد و حرکت در راه حق را ادامه مىدهد یقیناً به فلاح و رستگارى که همانا نعمت جاوید الهى در قیامت است مىرسد.
راغب اصفهانى در کتاب المفردات خود که بیان و توضیح لغات قرآن است مىنویسد: فلاحى که اهل تقوا و آراستگان به ایمان در قیامت به آن مىرسند عبارت است از: دانش و معرفت بىجهل، عزت به ذلت، حیات بىمرگ، ثروت و غناى بىفقر است.
معیت و همراهى با حق
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ: «2»
و از خدا پروا کنید و بدانید بىتردید خدا همراه با پرهیزکاران است.
اجتناب و دورى انسان از همه آلودگىهاى ظاهر و باطن، و جدا زیستن آدمى از فساد و گناه و معصیت که عامل طهارت و پاکى است، زمینه ساز معیت و همراهى خدا با آدمى است، و خداى مهربان با هر کس معیت و همراهى داشته باشد مسلماً از آفات و فتنهها در دنیا، و بلاها و عذابها در آخرت در امان خواهد بود.
اهل خدا، و مسافران به سوى دوست، و سالکان راه محبوب ترک همه گناهان را رکن و اساس تقوا دانسته، و بناى آباد دنیا و آخرت را مبتنى بر آن مىدانند و از چهار منزل مراقبت آن را اول منزل و پایه آن برشمردهاند:
«الاول ترک المعاصى و هذا هو الذى بنى علیه قوام التقوى و اسس علیه اساس الآخرة و الاولى، ما تقرب المتقربون بشیئ اعلى و افضل منه.
الثانى الاشتغال بالطاعات مع حضور القلب.
الثالث عدم الغفلة.
الرابع الحزن الدائم قال: انى لا اسکن الا فى قلب محزون.» «3»
اولین مرحله و منزل مراقبت ترک همه گناهان است، و این ترک و آزاد زیستن از معاصى است که پایههاى تقوا بر آن بنا شده، و اساس آخرت و دنیاى صحیح را بر آن نهادهاند، بندگان مقرب خدا که با ارزشترین انسانهایند به چیزى برتر و بهتر از ترک همه گناهان به خدا تقرب نجستهاند.
در معارف الهیه آمده: موسى از خضر پرسید آراسته به کدام حقیقت شدهاى که به من مأموریت دادهاند از تو بخشى از اسرار و واقعیات را بیاموزم، و با چه وسیله به این مرتبه و مقام رسیدهاى؟! خضر در پاسخ گفت: به ترک همه گناهان. دومین مرحله مراقبت مشغول بودن به طاعات و عبادات با حضور قلب است.
و سومین مرحله آن خالى بودن از غفلت و بىخبرى نسبت به حقایق هستى است.
و چهارمین آن اندوه دائم و حزن همیشگى نسبت به عمر گذشته و فرصتهاى از دست رفته و کوتاهى در عبادت است.
حضرت حق جل و علا فرمود: من جز در دل محزون سکونت نمىگیرم!
مصون ماندن از عذاب سخت
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ: «4»
از خدا پروا کنید و بدانید مسلماً خدا در کیفر بسیار سختگیر است.
آرى کسى که به فرمانها و احکام حضرت حق گردن ننهد، و زحمات و کوشش پیامبران و امامان را که جز هدایت انسان به سوى خیر دنیا و آخرت هدفى نداشتند قدردانى ننماید، و آئین و دین خدا را به مسخره بگیرد، و معبود خود را هواى نفس خویش قرار دهد، و به راه یاغیان و طاغیان برود مستحق سختترین کیفر و شدیدترین عقاب و عذاب است، و هر کس از خدا پروا کند و به حفظ خویش از گناهان و فسق و فجور برخیزد، و در همه شئون زندگى تقواى الهى را رعایت نماید البته از کیفر سخت او براى ابد در امان خواهد ماند.
مصون ماندن از نقشه هاى خائنانه دشمنان
وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً: «5»
و اگر صبر و تقوا پیشه کنید و در میدان جهاد پایدار بمانید و از دوستى و موالات با دشمنان خدا بپرهیزید، نقشههاى خائنانه و کید و حیله آنان اندک زیانى به شما نخواهد رسانید.
در این آیه شریفه خداى عزیز استقامت در میدان جنگ، و اجتناب از دوستى و معاشرت با دشمنان را مانع و سدى سخت در برابر اثر گذارى نقشه و تدبیر شیطانى یاغیان و طاغیان مىداند.
آرى اگر مسلمانان در برابر دشمنان خدا سستى نشان دهند، و از خود مقاومتى به میدان نیاورند، و راه دوستى و معاشرت و آمیزش با دشمنان را باز بگذارند، سزاوار شکست و ذلت مىشوند، و نقشه و تدبیر خائنانه دشمنان بر تمام شئون حیات آنان اثر مىگذارد، و از این طریق زیانها و خسارتهاى غیر قابل جبرانى به مسلمانان وارد مىآید.
ایمان به خدا و قیامت، و توحید و طاعت اقتضاء مىکند که انسان در میدان هر جهادى تا پیروزى قطعى استقامت ورزد، و در همه امورش از تکیه بر دشمنان و پناه بردن به ولایت و دوستى آنان بپرهیزد، تا از زیان نقشههاى آنان در امان بماند، زیرا کسى که به خدا توکل مىکند و بر آزمایشات الهى استقامت مىورزد، و فقط به یارى او چشم مىدوزد، در هر میدانى نسبت به خواسته بر حقش چیره مىشود، و بر دشمنانش پیروز مىگردد، و در حفاظت نیکوى پروردگارش محفوظ مىماند.
ولى آن که از غیر خدا توقع یارى مىکند، و به خودش واگذار شده قطعا از یارى پروردگارش و نصرت و حفظ خدایش محروم خواهد ماند.
من استعان بغیر الله فى طلب
فان ناصره عجز و خذلان: «6» آن که در خواسته و طلبى از غیر خدا یارى بخواهد، بىتردید یار او ناتوانى و خوارى است.
شکر و سپاسگزارى
فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: «7»
پس تقواى الهى پیشه کنید تا شاکر و سپاسگزار نعمتهاى خدا شوید.
ناسپاسى و کفران نعمت به این است که انسان نعمتهاى عنایت شدهى حضرت حق را در گناه و معصیت هزینه کند، و شکر و سپاس نعمت به این است که همه نعمتها را در راه طاعت و عبادت و احسان به خلق خدا خرج نماید.
هنگامى که انسان به دنبال روح تقوا از معاصى و گناهان اجتناب ورزد، و از قدم گذاشتن در وادى فسق و فجور بپرهیزد البته نعمتها در مسیر ویژه خودش یعنى در همان جائى که خدا فرموده مصرف مىشود، و مصرف نعمت برابر با فرمان حق سپاس حق و بلکه عین شکر است.
تحصیل بهشت و قرار گرفتن در کنار سفرهى ابدى حق
لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ: «8»
ولى کسانى که تقواى پروردگارشان را پیشه کردند براى آنان بهشتهائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، در آن جاودانهاند، این بهشتها سفره کاملى از انواع نعمتها از سوى خداست، و آنچه نزد خداست براى نیکان بهتر است.
آرى اهل تقوا یعنى مردان و زنانى که از گناهان ظاهر و باطن اجتناب مىکنند و به فرمانها و احکام الهى گردن مىنهند، و به حسنات اخلاقى و کردار پسندیده آراستهاند سزاوار بهشتهاى جاویدان و سفرهى کامل نعمتهاى ابدى حق هستند.
اینان که خداى مهربان از وجودشان تعبیر به ابرار نموده برخلاف اشرار که قانع به نعمتهاى زودگذر و از دست رفتنى مىباشند، و با خدا و قیامت و پاداشهاى الهى رابطهاى ندارند، از طریق ایمان و طاعت و عبادت و خدمت علاوه بر بهرهگیرى از روزى حلال خدا در دنیا، موفق به کسب خوشنودى حق و بهشتهاى ابدى و سفره پرنعمت جاوید حضرت محبوب مىشوند.
قبولى اعمال
إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ: «9»
جز این نیست که خدا کوششهاى اهل تقوا را مىپذیرد.
اهل تقوا که باطن خویش و کوششها و اعمالشان را از آلوده شدن به رذایل اخلاقى و کار و کردارشان را از ریا و خودنمائى حفظ مىکنند شایستهاند که حضرت حق همه مجاهدات ظاهرى و باطنى آنان را قبول کند به این خاطر در این آیه شریفه با قاطعیت قبولى اعمال آنان اعلام مىنماید.
امنیت از بیم و حزن
فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: «10»
پس کسانى که در مدار تقوا قرار گرفتند و امور خود را به کمک فرهنگ حق اصلاح نمودند بیمى و حزنى بر آنان نخواهد بود.
آرى انسانى که به خاطر تأمین سعادت دنیا و آخرتش، و تحصیل خوبىها و کمالات، و مصون ماندن از خسارتهاى معنوى و زیانهاى روحى از ورود به عرصه معصیت اجتناب مىکند، و خود را از آلوده شدن به فسق و فجور حفظ مىنماید، و با همه وجود چون گوسپندى که از گرگ مىگریزد از گناه فرار مىکند، و با بکار گرفتن احکام الهى و قواعد شرعى و راهنمائىهاى حضرت حق و پیامبران و امامان به اصلاح ظاهر و باطن خود مىپردازد، و به سوى رشد و اوج انسانیت حرکت مىکند چرا از عاقبت کارش بترسد، و از هزینه کردن عمرش غصه و اندوه به خود راه دهد؟!
عقاب و عذابى در انتظار او نیست که بترسد، و چیزى را در مسیر عمر از دست نداده که محزون و اندوهگین شود، آنچه به انتظار چنین انسان باتقوا و مصلحى است پاداش عظیم الهى است و رضایت و خوشنودى ارحم الراحمین، پس زمینهاى براى بیم و اندوه به خاطر تقوا و اصلاح براى او نیست.
قدرت فراگیر در جهان
اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ: «11»
از خدا کمک بخواهید، و صبر و استقامت پیشه سازید، بىتردید مالکیت زمین براى خداست، آن را به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث مىدهد و سرانجام نیک براى پرهیزکاران است.
اگر جامعه و ملتى همه با هم در همه امورشان از حضرت حق که قدرتى بىنهایت و کارگزارى حکیم است یارى و کمک بخواهند، وجود مقدس او درخواستشان را اجابت مىکند و به آنان براى به نتیجه رسیدن کارشان یارى مىدهد، و اگر در برابر حادثهها چه حادثهمالى و چه حادثه اجتماعى و نیز در برابر آزمایشات الهى و هم چنین در عرصه انجام عبادت و خوددارى از گناه صبر و استقامت از خود نشان دهند، به پیروزى و رستگارى قطعى مىرسند، و از شکست و ذلت مصون مىمانند.
چنین ملتى با همراه داشتن یارى حق، و با صبر و استقامتى که آنان را چون فولاد آب دیده مىکند به مرز قدرت فراگیر مىرسند و یقیناً مىتوانند حکومتى جهانى بر اساس فرهنگ الهى برپا کنند.
مصونیت از حرامخوارى
فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَیِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ: «12»
از آنچه بهره و غنیمت به دست مىآورید در حالى که حلال و پاکیزه است بخورید، و از خدا پروا کنید، یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
تقواى الهى پس از آن که با تمرین ترک گناه، و توجه به حضرت حق، و روىکرد به قیامت به صورت روحى مقاوم در باطن انسان تحقق پیدا کند، همچون سپر محکم و استوارى براى آدمى خواهد بود که حملات سهمگین هر حرامى به ویژه حرامهاى مالى را که جاذبههاى شدیدى دارد در هم مىشکند، و عرصه زندگى و حیات انسان را از ورود این خطر عظیم و خسارتهاى غیر قابل جبرانش در مصونیت قرار مىدهد.
انسان باتقوا و پرهیزگار که از سکوى تقوا با چشم دل و دیدهى بصیرت خدا را مىنگرد، و صحنههاى عظیم قیامت را مشاهده مىنماید، قدرت رفتن به سوى مال حرام را ندارد، و دست پاک و الهىاش به سوى لقمه حرام دراز نمىشود، و جز به حلال طیب و پاک خدا قناعت نمىورزد.
محبوبیت در پیشگاه خدا
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ: «13»
بىتردید خدا اهل تقوا را دوست دارد.
عشق و محبت ویژه حق از افق وجود هر انسانى طلوع نمىکند، این کیمیاى حیات بخش، و اکسیر اعظم را در ظرف وجود هر کسى قرار نمىدهند، این رشته نورانى را به گردن قلب هر انسانى نمىاندازند، هر بىسر و پائى را در فضاى عشق و محبت نمىپذیرند، و هر کسى را چوب انداز در گردونه محبوبیت قرار نمىدهند، از شرایط زیبا و پرقیمت ورود به میدان محبت حق و عرصه محبوبیت حضرت رب داشتن سرمایه بسیار پرسود تقواست، حقیقتى که عامل جذب محبت او به سوى انسان، و سبب تحقق آن براى آدمى است.
کسى که محبوب مالک مالکان، و رب ارباب، و منبع غنا و استغنا، و چشمهى کمالات بىنهایت، و دریاى بىپایان کرامت، و ریشه حق و حقیقت، واصل و بنیان خلقت و خلاصه ارحم الراحمین و اکرم الاکرمین گردد، آیا مىتوان سود و نفعى که از جانب آن محب به محبوب مىرسد به شماره آورد و به محاسبه کشید؟!
دیوانه کنى هر دو جهانش بخشى
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
به دست آوردن بشارت دنیائى و آخرتى از سوى حق
الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: «14»
آنان که ایمان آوردند، و پیوسته تقوا پیشه کردند، براى آنان در دنیا و آخرت «نسبت به دست یافتن به مقامات و مراتب عالى و بهشتهاى جاویدان و خوشنودى حق مژده و بشارت است» براى حقایق الهیه و خواستههاى ربانیه تغییرى نیست، این است آن رستگارى بزرگ.
براى پرهیزکاران بنابر آیات قرآن مجید و روایات و معارف الهیه از جانب خدا به وسیله الهام یا رؤیاى صادقه مژدهى بشارت است که به دنبال تقوا این سرمایه عظیم معنوى به درجات و کمالات رفیعه در دنیا مىرسند، چنان که به حضرت یوسف آن پاکدامن بىنظیر و متقى بىبدیل مقامات و مراتب آیندهاش را در خواب نشان دادند، و منازل و درجات اهل تقوا را به وسیله وحى و زبان پیامبران و امامان مژده دادهاند که بىتردید به آن منازل و درجات در عرصهگاه قیامت خواهند رسید چنان که در قرآن مجید آمده:
لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ: «15»
براى آنان که تقوا پیشه کردند، نزد پروردگارشان بهشتهائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، در آن جاوید و ابدى هستند، و نیز براى آنان همسرانى پاکیزه و خوشنودى و رضایت از سوى خداست و خدا بیناى به بندگان است.
رهائى از دوزخ
ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیها جِثِیًّا: «16»
سپس اهل تقوا را نجات مىدهیم و ستمگران را در دوزخ در حالى که براى ابد به زانو در آمدهاند رها مىکنیم. تقواى اهل تقوا سپر استوارى است که آنان را گرچه از مسیر دوزخ به سوى بهشت حرکت کنند از آتش و عذاب حفظ مىکند، و نمىگذارد نسبت به آتش و شراره و حرارت آن اندک چیزى احساس کنند، ولى آنان که نخواستند به این سپر محکم، و مانع مستحکم مسلح شوند و نخواستند در سایه عبادت و طاعت و خدمت به خلق نیروئى معنوى و قوى و گامى استوار پیدا کنند، در قیامت اندک مصونیتى از عذاب نخواهند داشت، و همانطور که در دنیا به سوى بندگى حق و خدمت به خلق گام برنداشتند، در قیامت نیروى گام برداشتن به سوى بهشت را نخواهند داشت و در دل آتش دوزخ به زانو خواهند آمد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره 189.
(2)- بقره 194.
(3)- تذکره المتقین شیخ مفید بهایى ص
(4)- بقره 196.
(5)- آل عمران 120.
(6)- تفسیر محىالدین، ج اول ص 215.
(7)- آلعمران 123.
(8)- آلعمران 198.
(9)- مائده 27.
(10)- اعراف 35.
(11)- اعراف 128.
(12)- انفال 69.
(13)- توبه 7.
(14)- یونس 63- 64.
(15)- آلعمران 15.
(16)- مریم 72